ساربان

وبلاگ نقی رحمت زاده

ساربان

وبلاگ نقی رحمت زاده

۰۶ دی ۹۱ ، ۰۲:۴۴

شدت وضوح....

ماهی کوچولو درون آب از این طرف به آن طرف می رفت .

گاه دمی می جنباند گاه نوکی به علف های سطح آب می زد و....روزی نزد ماردش رفت وگفت مادر جان این آب که می گویند چیست ؟کجاست؟ پس چرا ما آب نداریم؟! مادر بامهربانی لبخند زد وگفت :عزیزکم آب همین است که در آن شنا می کنی ما این همه آب داریم ولی ماهی کوچولو نمی توانست این سخنان را درک کند تا اینکه روزی که به سطح آب آمده بود ناگاه خود را درون یک سبد پلاستیکی یافت [کودکی بازیگوش اورا از آب گرفته بود]تمام عالم در نظرش سیاه شد واگر اندکی دیر تر درون تنگ آب می افتاد.......

آنجا بود که با همه وجود فهمید آب چیست.

حال ما انسان ها ،َ حال همین ماهی کوچولو است آن قدر در نعمت های الهی غرقیم که آن هارا نمی بینیم کافیست اندکی از این نعمت ها از ما گرفته شود تا بَا همه وجود آن ها را درک کنیم . گاه خاری کوچک که به دستمان َفرو می رود سفیر الهی است برای آن که به ما بگوید نعمت سلامت را ببین.

یکی از فلسفه ها وآثار هر بلا وسختی نیز در زندگی انسان نشان دادن همین نعمت هاایی است که از فرط وضوح دیده نمی شوند .

اگر چشم هارا کاملا بگشاییم نعمت های کثیر وعظیم الهی را خواهیم دید .

برگرفته از کتاب جرقه محصول موسسه آرامش جاویدان

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۱۰/۰۶
نقی رحمت زاده

نظرات  (۳)

سلام برادر.خیلی خیلی عالی بود
ومن الله توفیق.

۱۵ دی ۹۲ ، ۲۰:۴۴ محمد ره انجام
دمت گرم برادر.قشنگ بود
سلام.خیلی حال کردم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی